دینادینا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

دینای ما دنیای ما

9 ماهگی تا 12 ماهگی

دختر نازم امیدوارم مامانو ببخشی آخه به خاطر  مشغله زیاد و کارای دانشگام نتونستم وبلاگتو ماه به ماه آپ دیت کنم   ولی حالا همشو قلمبه می نویسم اولین کلمه ای که گفتی : بابابابابابابابابابابا  روز مبعث 29 خرداد اولین حرکت: چهار دست و پا دنده عقب و تو 11 ماهگی دنده جلو اولین شیطنت بعد از حرکت: دستگاه DVD Player رو روشن کردی و CD  توشو در آوردی( البته از قبل مشخص بود که اونجا رو زیر نظر داری )   از هنرمندیهات بگم : دست می زنی، روی 2 زانو می ایستی، بای بای می کنی ، کمی نانای می کنی، تند تند هم ساعت رو نشون می دی، رو تخت هم حسابی بالا پایین می پری دخترم الان 6 تا دندون کامل داره 2 تا هم داره در...
10 مهر 1391

7 ماهگی

دختر قشنگم زمان عین برق و باد داره می گذره هفت ماهگیت هم تموم شد عسلم از هنر مندی هات بگم : دستاتو رو مبل می ذاریم و خودت می ایستی  دستاتو تو دهننت می ذاری و آواز می خونی (البته به زبون خودت ) به هر دو طرف غلت می زنی و دمر می شی و سرت رو بالا نگه می داری وقتی تو بغلی هی می شینی هی پا میشی موقع نماز خوندن من هم با صدای بلند می خندی قد: 69cm وزن:8،100   ...
20 خرداد 1391

شعر های من

دینا جونم این شعر ها رو من برات خیلی می خونم که خیلی هم دوستشون داری برات می نویسم یادگاری داشته باشی عزیزم: ای زنبور طلایی    نیش می زنی بلایی   زمستونو خوابیدی   خواب بهار رو دیدی   پاشو پاشو بهاره گل اومده دوباره   عروسک قشنگ من قرمز پوشیده تو رختخواب مخمل آبی خوابیده یه روز مامان رفته بازار اونو خریده قشنگ تر از عروسکم هیچ کس ندیده عروسک من چشماتو وا کن وقتی که شب شد انوقت لالا کن حالا بریم حیاط با من توپ بازی آب بازی کن توپ سفیدم قشنگی و نازی حالا بیا با هم بریم به بازی بازی چه خوبه با بچه های خوب بازی می کنم با یه دونه توپ چون پرت می کنم توپ سفی...
20 خرداد 1391

پایان 8 ماهگی

دینا جونم چقدر زمان زود می گذره گلم ببین چقدر کوچولو بودی، یاد اون شبهایی که با بابا علیرضا تا صبح بیدار نگه مون می داشتی بخیر   حالا دیگه واسه خودت خانومی شدی، واقعا هیچ حسی توی دنیا قابل مقایسه با حس مادری نیست عزیزکم 8 ماهت هم تموم شد و روز به روز زندگی من و بابا علیرضا رو با وجودت شیرین تر می کنی دختر نازم این روزا بیشتر دوست داری بشینی و بازی کنی وقتی توی کری یرت هستی یاد گرفتی خودت رو تاب میدی و اگه بخوای می شینی! وقتی روی شکمت خوابیدی می چرخی آواز خوندنت ادامه داره وقتی چیزی رو می خوای ذوق می کنی و با دو دستت به شکمت می زنی وقتی خیلی خوابت میاد با کوچکترین حرکت یا بازی، بلند بلند می خندی مفهوم نا...
20 خرداد 1391

شعری برای دخترم

عزیز تر از جانم می نویسم برای تو تو که وجودت نشان رحمت اوست نگاه پاک و معصومت،لبخند های شیرنت همه و همه از لطف و کرم اوست   پاره تنم در این دنیای پر فراز و نشیب خوبی و بدی، عشق و تنفر هست بردن و باختن، افتادن و برخاستن هم هست نکند ببرند لبخند زیبای تو را این بازیها منو پدرت چه باشیم و چه نباشیم یکی هست در آن بالاها از ما نزدیکتر، دلسوزتر،مهربانتر تکیه زن در همه حال بر او نکشی منت دونان پلشت اول و آخر گره گشای کار هم اوست   برگ گلم دینا با گذشت و با صداقت باش با متانت و صبور، کمی هم با سیاست باش در این سفر دعای خیرم بدرقه راهت شادی و سلامتی کوله بار راهت سایه آن گل یاس کبود بر سرت دس...
23 ارديبهشت 1391

عکس آش دندونی

دینا جونم بازم من دیر به وبلاگت سر زدم شیرین مامان مراسم آش دندونیت خیلی ساده و نگهانی بود عسلم زندایی شادی کارتتو درست کرد دستش درد نکنه خیلی قشنگ شده بود اینم عکس آش دندونیت : تهیه کننده : مامان جون     تزیین کننده : خودم و خاله سارا            تزیین آجیل سلامتی: زندایی شادی عکس آجیل سلامت رو نداشتم بذارم گلم پیش می آد دیگه ...
16 ارديبهشت 1391

دندون

دختر قشنگم اولین دندون کوچولوت روز 7 فروردین 91 در اومد و دومیش هم 17 فروردین که مامان جون واست آش دندونی پخت عکساشو فعلا ندارم دختر نازم خیلی اذیت شدی هم درد واکسن 6 ماهگیت و هم دندونت حسابی لاغرت کرده الانم که حسابی سرما خوردی عسلکم ان شا ا... زود زود خوب بشی و من و بابا علیرضا هیچ وقت مریضیت رو نبینیم و تنت سالم و لبخند رو لبات باشه عزیزم     ...
23 فروردين 1391

سال نو

خداوندا شاکرم به خاطر الطافت و کرامتت شکرت خدای خوبم که یه فرشته کوچولو به ما امانت دادی و سال جدید رو با اون شروع کردیم امیدواریم امانت دار خوبی باشیم دینا جونم  عیدت مبارک باشه عسل مامان موقع سال تحویل کنار سفره هفت سین پیش من و بابا علیرضا بودی و احتمالا مثل ما دعا می کردی روز اول عید جاهای زیادی  رفتیم و خیلی خسته شدی در عوض  کلی عیدی جمع کردی روز سوم هم با مامان جون اینا و دایی سعید رفتیم رامسر از گریه های شما که بگذریم خوش گذشت  اینم عکسای عید سال 91 دینا جونم       برای دیدن بقیه عکس ها روی ادامه مطلب کلیک کنید         ...
23 فروردين 1391

عسل مامانی

دخترک عسل مامانی این هم چند تا عکس که من عاشقشونم البته الن شما بغلم نشستی گلم این عکسا رو با هم گذاشتیم     دوسسسسستت داریم دینا جونم ...
23 فروردين 1391